مرواريد هاي احساس

ساخت وبلاگ

كمي زيبا تر فكر كنيم

ما ادما يادگرفتيم نخواستن هامونو بندازيم تقصير قسمت و تقدير...
هرچى ميشه ميگيم قسمت نشد...
نميگيم نخواستيم كه نشد...
ادم اگه بخواد انقد سعى و تلاش ميكنه تا بشه...كار نشد نداره...
كاش جرعت بيان اينكه نشد چون نخواستيم و داشتيم...
بيچاره قسمت كه بار تقصيرهاى مارو به دوش ميكشه...

نوشته شده در سه شنبه بیست و سوم آبان ۱۳۹۶ساعت 19:58 توسط N.yasamin.N| |


مرواريد هاي احساس...
ما را در سایت مرواريد هاي احساس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarayeketabije بازدید : 50 تاريخ : يکشنبه 28 آبان 1396 ساعت: 17:17

مدتی ست
دستُ و پا چُلُفتی شده ام
حواسم پرت است
با خودکارِ بدون جوهر
شعر مینویسم
و در قفسه کتاب هایم
یک جفت کبوتر
آب و واژه میخورند
همین دیروز
باران که می بارید
با کفش های لنگه به لنگه
در خیابان
پرواز میکردم
و جای کرایه
به راننده تاکسی
آدرس محله ای در اردیبهشت را دادم
خلاصه مدتی ست
هر کاری میکنم
میگویند:
عاشقی؟

نوشته شده در یکشنبه بیست و سوم مهر ۱۳۹۶ساعت 21:23 توسط N.yasamin.N| |

مرواريد هاي احساس...
ما را در سایت مرواريد هاي احساس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarayeketabije بازدید : 38 تاريخ : سه شنبه 2 آبان 1396 ساعت: 14:18

به کسی اعتماد کن که
اندوه پنهان شده در لبخندت
عشق پنهان شده در خشمت
و معنای حقیقی سکوتت را بفهمد . . .

نوشته شده در یکشنبه بیست و سوم مهر ۱۳۹۶ساعت 21:30 توسط N.yasamin.N| |

مرواريد هاي احساس...
ما را در سایت مرواريد هاي احساس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarayeketabije بازدید : 43 تاريخ : سه شنبه 2 آبان 1396 ساعت: 14:18

تو اوج درموندگی و بدبختی ، وقتی امیدی برای رسیدن به مطلوب نیست ، یه عاجزانه صدا زدن معبود تبدیل میشه به گره گشا و خدا یه ناجی برات میفرسته ، کسی که در قبال کمکهاش هیچ انتظاری ازت نداره فقط میخواد دست از تعارف کردن برداری…. کسی که تبدیل میشه به تکیه گاه ، محرم اسرار ، دوست ، یار و در نهایت عشق!

نوشته شده در یکشنبه بیست و سوم مهر ۱۳۹۶ساعت 19:12 توسط N.yasamin.N| |

مرواريد هاي احساس...
ما را در سایت مرواريد هاي احساس دنبال می کنید

برچسب : مرواريد, نویسنده : sarayeketabije بازدید : 33 تاريخ : يکشنبه 23 مهر 1396 ساعت: 21:53